ماجرای نبرد نخستین زن دریاسالار در ایران (فیلم)

کیفیت پایین

کیفیت خوب

عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ وقتی خشایارشا قصد حمله دریایی به جنوب یونان داشت، همه سردارانش موافق بودند جز یک نفر؛ یک زن. کسی که نامش در تاریخ به عنوان اولین زن دریاسالار به ثبت رسیده. آرتِمیسیای یکم؛ ملکه شهر هالیکارناس در سرزمین کاریا. جایی در غرب ترکیه امروز و رو به دریای مدیترانه که در آن روزگار جزوی از قلمرو شاهنشاهی هخامنشی بود.

سال ۴۸۰ پیش از میلاد بود؛ حدود ۲۵۰۰ سال پیش؛ شش سال از مرگ شاه قدرتمند ایران داریوش یکم می‌گذشت و حالا پسرش خشایارشا بر تخت سلطنت تکیه داده بود. او می‌خواست انتقام شکست پدر در جنگ ماراتن را از یونانی‌ها بگیرد و برای همین هم بزرگ‌ترین لشگرکشی تاریخ باستان را به سمت سرزمین‌های یونانی انجام داد؛ از تنگه ترموپیل در شمال این سرزمین گذشت، آتن را فتح کرد و نیروی دریایی یونان را عقب راند. حالا می‌خواست در جنوب آتن به مصاف نیروی دریایی یونان برود که در تنگه سالامیس گرفتار بود.

آرتِمیسیا تنها مخالف این جنگ بود. او دختر لیگدامیس نخستین فرمانروای منسوب هخامنشیان در سرزمین کاریا بود و می‌دانست که خود و پدرش تخت پادشاهی را به لطف هخامنشیان به دست آورده‌اند. پس به حکومت ایران وفادار بود. هرودوت مورخ یونان باستان که داستان این واقعه تاریخی را تعریف کرده، می‌گوید آرتمیسیا به خشایارشا تذکر داد که یونانیان تنبیه شده‌اند و لزومی به جنگ دوباره نیست. او می‌دانست یونانیان دریانوردانی ماهرند و می‌ترسید شکست خشایارشا در تنگه سالامیس، مقدمه‌ای شود برای شکست‌های بعدی ایران در یونان.

خشایارشا به این مشاوره گوش نداد و کشتی‌هایش را وارد تنگه سالامیس کرد. تنگه‌ای که در آن نیروی دریایی ایران وادار شد تا صفوف منظم خود را به هم زده و به ستون وارد آن شوند. به این ترتیب زیر آتش کشتی‌های یونانی قرار گرفتند که درون تنگه آماده نبرد بودند. این نبرد سهمگین تا شب ادامه داشت و کشتی‌ها یکدیگر را به آتش کشیدند. نیروی دریایی ایران توان مقابله نداشت و راهی جز فرار برای آن‌ها باقی نمانده بود. آرتمیسیا با ۵ کشتی جنگی کاریا، به شخصه در این جنگ حضور داشت. او رزم‌آوری کاربلد و سیاستمداری زیرک بود...

داستان این زن و نبردی که در آن شرکت داشت را در این فیلم ببینید که با توجه به گفته مورخان یونانی و نقاشی‌ها، سکه‌ها و پژوهش باستان‌شناسان گرد آمده است.

«چرمهین» همیشه به من انرژی داده، مثل خورشیدی که غروب ندارد/ در ناسا آموختم که نظم مهم‌تر از نبوغ است/ بین زمین و آسمان زیستم، اما دلم همیشه روی خاک ایران بود

تماشاخانه

سوزاندن گازهای سمی و مردمی که نمی‌توانند درست نفس بکشند / چه کسی می‌تواند اسید سولفوریک را تنفس کند؟ انتظار زیادی که از مردم غیزانیه دارند! (فیلم)

هوشنگ مرادی کرمانی: من ظرف شش هفت سال تمام سرپرست‌هام رو از دست دادم (فیلم)

فیلم های دیگر