اقتصادهای پیشرفتهای همچون کانادا، ایرلند و کرهجنوبی بیشترین سهم بزرگسالان دارای تحصیلات عالی را دارند که حدود ۵۵ تا ۶۵ درصد از کل جمعیت تحصیلکردهها را تشکیل میدهد، در حالی که اقتصادهای نوظهوری همچون هند، اندونزی و مکزیک درصد قابلتوجهی از بزرگسالان فاقد مدرک دیپلم دبیرستان دارند که این امر نشاندهنده تفاوت چشمگیر بین سطح تحصیلات در این کشورها و کشورهای پیشرفته است. در همین راستا، آلمان بهعنوان یک اقتصاد پیشرفته، سهم بهنسبت پایینی از بزرگسالان دارای تحصیلات عالی را دارد که بیانگر وجود نظام جامع آموزشهای فنی و حرفهای و کارورزی است، جایی که مشاغل با مهارت بالا بهطور الزامی به داشتن مدرک دانشگاهی نیاز ندارند.
به گزارش ایمنا، در بررسی دقیقتر دادهها، کانادا با ۶۴.۷ درصد بزرگسالان دارای مدرک دانشگاهی در بالاترین رتبه قرار دارد. کشورهای اروپای شمالی و غربی همچون ایرلند با ۵۷.۵ درصد، کرهجنوبی با ۵۶.۲ درصد، لوکزامبورگ با ۵۴.۴ درصد و بریتانیا با ۵۳.۸ درصد نیز از میزان بالایی از تحصیلات عالی برخوردارند.
در مقابل ایالات متحده آمریکا و نروژ بهطور تقریبی نیمی از جمعیت بالغ با تحصیلات دانشگاهی را دارند. سایر کشورهای اروپایی همچون آلمان، اتریش و یونان با داشتن درصد متعادلتری از تحصیلات عالی، نشان میدهند که نظام آموزش فنیوحرفهای در این مناطق نیز گسترده است.
کشورهایی از جمله اسپانیا، پرتغال، شیلی و بعضی کشورهای آمریکای لاتین، با درصد بالایی از بزرگسالان بدون دیپلم دبیرستان روبهرو هستند که چالشهای آموزشی و توسعه انسانی ویژهای را برمیانگیزد. هند با ۷۵.۲ درصد جمعیت بالغ فاقد دیپلم دبیرستان، بالاترین میزان تحصیلات پایین را در میان ۴۵ کشور بررسیشده دارد و تنها ۱۴.۲ درصد از بزرگسالان در این کشور دارای تحصیلات عالی هستند. اندونزی و مکزیک نیز بهترتیب ۵۷.۳ و ۵۴.۴ درصد جمعیتشان فاقد دیپلم هستند و درصد تحصیلات عالی در این کشورها محدود است.
در آلمان با وجود وضعیت اقتصادی پیشرفته، تنها ۳۴.۳ درصد جمعیت بزرگسال دارای تحصیلات دانشگاهی دارد که نشان میدهد نظام آموزشهای فنیوحرفهای موفقی در این کشور برای تأمین نیازهای بازار کار برقرار است. کشورهایی همچون سوئد، استرالیا و سوئیس هم از سهم بالایی در هر دو گروه دیپلمهها و دارنده تحصیلات عالی برخوردارند.
این دادهها بهروشنی نشان میدهد که سرمایهگذاری گسترده در آموزش عالی در اقتصادهای پیشرفته موجب ارتقای کیفیت سرمایه انسانی و توسعه جامعه شده است، در حالی که اقتصادهای نوظهور با چالش جدی در دسترسی به آموزش عمومی و نظری روبهرو هستند. کشورهایی که بر آموزش فنی وحرفهای تأکید دارند، مدلی متفاوت و موفق برای پاسخ به نیازهای بازار کار ارائه کردهاند.
به این ترتیب، توصیه میشود سیاستگذاران کشورهای مختلف ضمن گسترش دسترسی به آموزشهای دانشگاهی و ارتقای کیفیت آن، آموزشهای فنی و کارورزی را نیز تقویت کنند تا بتوانند نرخ بزرگسالان فاقد دیپلم را کاهش و مهارتهای فنی را در جامعه افزایش دهند. این رویکرد میتواند به افزایش فرصتهای شغلی و توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی نماید.
