۲۰ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۸۳۶۵
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۹ - ۱۴-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۸۳۶۵
انتشار: ۲۰:۳۹ - ۱۴-۰۷-۱۴۰۴
باب سوم حکایت دهم

با سعدی در گلستان : به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو / فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی (+صدا)

با سعدی در گلستان : به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو / فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی (+صدا)
یکی از علما خورنده بسیار داشت و کَفاف اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقّعِ او در هم کشید و تعرّضِ سؤال از اهلِ ادب در نظرش قبیح آمد.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر بشنوید

عصر ایران ــ یکی از علما خورنده بسیار داشت و کَفاف اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقّعِ او در هم کشید و تعرّضِ سؤال از اهلِ ادب در نظرش قبیح آمد.

ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز
مرو، که عیش بر او نیز تلخ گردانی

به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو
فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی

آورده‌اند که اندکی در وظیفهٔ او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودّتِ معهود بر‌قرار ندید گفت:

بِئْسَ الْمَطَاعمُ حِینَ الذُل یَکْسِبُها
الْقدْرُ مُنْتَصَبٌ وَ الْقَدْرُ مَخْفوُضٌ

نانم افزود و آبرویم کاست
بینوایی بِهْ از مذلّت خواست*

------------------------------------------------------------------

 *به صورتی که خوانده شده یعنی بینوایی بهتر از آن که با خواری بخواهی (‌خواست به معنی خواستن) ولی می‌توان به این شکل هم خواند: مذلتِ خواست. یعنی بینوایی بهتر از آن که به خاطر خواست و تمنایی به مذلت و خواری بیفتی.

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha