۲۰ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۳۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۲:۵۸ - ۲۰-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۳۳۴۹
انتشار: ۲۲:۵۸ - ۲۰-۰۶-۱۴۰۴

قصه‌های نان و نمک(29)/ از شکار خرگوش تا شکار فالوور!

قصه‌های نان و نمک(29)/ از شکار خرگوش تا شکار فالوور!
هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم و لبه تخت می‌نشینم از خودم می‌پرسم:«من به پول این کار نیاز دارم؟!» بعد می‌بینم....

عصر ایران ؛ احسان محمدی - هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم و لبه تخت می‌نشینم از خودم می‌پرسم:«من به پول این کار نیاز دارم؟!» بعد می‌بینم «بله نیاز دارم!» برای همین میروم دوش می‌گیرم، مسواک می‌زنم، لباس می‌پوشم و در ترافیکی که روانفرساست یکساعت رانندگی می‌کنم تا به محل کارم برسم! 

 
این فقط حال من نیست، فکر می‌کنم تعداد بی‌شماری از انسان‌ها هر روز صبح همین حال را دارند. کمی کمتر، کمی بیشتر! و همه اینها تقصیر اولین نفری است که کار و پول را خلق کرد! 
 
قبل از آن ما یک مُشت شکارچی-گردآورنده بودیم که برای سیر کردن شکم زندگی می‌کردیم، از صبح نیزه به دست دنبال خرگوش‌ها می‌دویدیم یا صدف، دانه خوارکی و میوه درختان را برای وعده غذایی خودمان و قبیله جمع می‌کردیم.
 
البته که آن موقع هم زندگی آسان نبود. بیماری، سرمای شدید، حیوانات درنده، خشکسالی، حمله سایر قبایل و ... تهدیدهای عصر خودش بود، اما بشر شاید این همه گرفتار مسابقه نبود، الان از لحظه بیداری و گاهی حتی توی خواب در حال مسابقه با همدیگریم تا ماشین بهتر، خانه بزرگتر  و لباس‌های گرانتری بخریم یا تعداد فالوور بیشتری داشته باشیم. 
 
رویاپردازانه است اما یک روز بشر ترمزدستی این مسابقه را می‌کشد. این دویدن روی تردمیل زندگی برای به دست آوردن یکسری وسیله و ابزار که بیشتر وقت‌ها از آنها لذت نمی‌بریم یک روز تمام می‌شود. تا آن روز باید از لبه تخت بلند شویم دوش بگیرم، مسواک بزنیم، لباس بپوشیم و سرکارهایی برویم که از آن بیزاریم!

 

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha