آقای خطیر به دخترت راستش را بگو!

   جماران نوشت:

 علی خطیر با نظر هیات مدیره استقلال، پس از استعفای کریمی به عنوان مدیرعامل انتخاب شد. خطیر در اظهارنظری جالب و البته اغراق آمیز، نقل قولی ذکر کرد که جای تامل دارد. خطیر درباره علاقه اش به استقلال گفت: دخترم گاهی از من می پرسد من را بیشتر دوست داری یا استقلال را!؟

 خیلی دوستانه به مدیرعامل جدید استقلال می گوییم که این حرف را اگر برای خودعزیز کردن نزد هواداران زده اصلا راه مناسبی انتخاب نکرده است. هواداران استقلال بیشترین ضربه را از مدیرانی خورده اند که لاف عشق به استقلال را می زدند و این باشگاه را گرفتار چنان مصیبت هایی کردند که در تاریخ باید نوشت.

 ه عبارت دیگر هواداران استقلال ترجیح می دهند، یک مدیر سالم، بی حاشیه، کاربلد، بی رانت و زد و بند و شفاف بیاید و بدون ادعاهای عجیب و غریب درباره عشق به استقلال، کارش را درست انجام بدهد، کارنامه خوبی بر جای بگذارد و برود.

  اما با فرض این که این مکالمه بین پدر و دختر واقعی بوده، به خطیر توصیه می کنیم درگوشی به دخترش بگوید و به عبارت بهتر یادش بدهد، که هیچ تیمی و ورزشی و فوتبالی و برد و باختی اندازه خانواده ارزش ندارد.

  به او بیاموزد که فوتبال یک ورزش است برای آنها که انجام می دهند و یک سرگرمی برای آنهایی که دنبالش می کنند نه بیشتر. که اگر بیشتر از این بود زیدان بزرگ ترین افتخار دنیای فوتبال، یعنی قهرمانی در جام جهانی را به خاطر توهین به خواهرش فدا نمی کرد.

  آقای خطیر! اگر استقلال را دوست دارید، به جان همان دخترتان قسم می دهیم که دست از این کارهای پوپولیستی بردارید. هواداران تان هر روز با نگرانی فهرست نقل و انتقالات تیم هایی مانند پرسپولیس، سپاهان و تراکتور را می بینند و شما فقط یک خرید شاخص داشته اید.

  محبی و قائدی رفته اند و جانشینی ندارند. نه تکلیف دروازه بان تیمتان روشن است و نه تکلیف دستیاران نکونام. چندین و چند نوتیس از سوی بازیکنان ارسال شده که اگه دیر بجنبید تبدیل به بدهی و شکایت می شود.

 هوادار استقلال از شما نمی خواهد - و حق ندارد بخواهد - که استقلال را بیشتر از دخترتان دوست داشته باشید. فقط می خواهد که اواسط فصل نگویید که من تیم پر از بدهی گرفتم و کاری از دستم بر نمی آمد. برای هوادار همین که روز خداحافظی شما کارنامه کاری تان مثل اسلاف تان سیاه نباشد، کافیست. دوست داشتن و عشق و عاشقی پیشکش! 

«مهراوه شریفی‌نیا» با لبخند همیشگی در سالن همایش‌های برج میلاد (عکس)

تماشاخانه

به بهروز و گوگوش گفتم بیاید نازنین ۲ را بسازیم / گوگوش آرتیسته واقعا، عاشقانه کار می‌کرد / یکی از کارهای سانسور این است که واقعیت را بزک کند (فیلم)

نامه تلخ وزیر آموزش و پرورش که باعث شد کیارستمی از کانون برود (فیلم)

فیلم های دیگر