۲۰ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۱۵۴۵۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۷
کد ۶۱۵۴۵۶
انتشار: ۰۸:۱۴ - ۲۹-۰۳-۱۳۹۷

حرفهای دختر 17 ساله ماهشهری که جسد پسر خردسال را آتش زد/ او زنده بود،ساک را روی صورتش گذاشتم و...

چشمم به جسد شعله ور که افتاد پشیمان شدم و خواستم آتش را خاموش کنم اما دیدم مردم جمع شده‌اند و ترسیدم که لو برویم.

ایران نوشت: دختر نوجوان که پس از تصادف با پسر بچه ماهشهری از ترس لو رفتن، جسد را به خرمشهر برده و سوزانده بود برای معاینات روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

وی در بازجویی‌ها به تصادف با امیرعلی و آتش زدن جسد او اعتراف کرد. وی که در کلاس سوم دبیرستان تحصیل می‌کند بزودی به بازسازی صحنه تصادف و جنایت می‌پردازد.

اعترافات متهم

سمیرا، 17 ساله ساکن بندر امام خمینی استان خوزستان است. او در گفت‌و‌گویی از روز حادثه و انگیزه‌اش برای آتش زدن جسد پسر 7 ساله می‌گوید.

اختلافات‌تان با خانواده امیر علی سر چه بود؟

مسائل معمولی که همسایه‌ها باهم دارند. امیر علی 6 خواهر داشت و ماهم دو دختر بودیم و از بچگی باهم بزرگ شده بودیم. اختلاف پیش می‌آمد بین همسایه‌ها و این اختلافات در این حد نبود که بخواهیم کسی را به قتل برسانیم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

مادرم با ماشین 405 مسافرکشی می‌کند. روز حادثه از من خواست تا ماشین را از پارکینگ بیرون بیاورم و در کنار خیابان در سایه پارک کنم. با آنکه گواهینامه ندارم اما معمولاً پشت فرمان خودروی مادرم می‌نشینم. آن روز هم همین کار را کردم و زمانی که دنده عقب گرفتم تا از پارکینگ بیرون بیایم حس کردم که با چیزی برخورد کردم. ماشین را که پارک کردم با بدن نیمه جان امیرعلی مواجه شدم. وحشت زده بودم و استرس زیادی گرفتم. ساعت 5 بعد از ظهر بود برای همین کسی آن زمان در خیابان نبود تا شاهد ماجرا باشد.

به کسی این ماجرا را نگفتی؟

به مادرم گفتم و او گفت بیچاره شدیم. ما با خانواده امیرعلی اختلاف داشتیم و مادرم گفت خانواده‌اش باورشان نمی‌شود که یک حادثه بوده است. بچه را از روی زمین بلند کردم و روی صندلی عقب گذاشتم.

بچه آن زمان زنده بود؟

بله، نفس می‌کشید. اول می‌خواستم بچه را در گوشه خیابان یکی از شهرستان‌های اطراف رها کنم اما ترسیدیم که لو برویم. نمی‌دانستم با بچه چکار باید بکنم و برای همین تصمیم گرفتم که جسد را آتش بزنم.

پیشنهاد آتش زدن جسد را تو دادی؟

بله. به سمت آبادان حرکت کردیم. اصلاً حال خوبی نداشتم. در گوشه‌ای توقف کردم و مادرم پشت فرمان نشست و من روی صندلی عقب کنار امیرعلی نشستم. داخل ماشین ساکی بود که وسایلمان را داخل آن قرار می‌دادیم. امیرعلی آن زمان نفس می‌کشید، ساک را روی صورت او گذاشتم اما بعد از چند لحظه متوجه شدم امیرعلی دیگر نفس نمی‌کشد و صورتش سیاه شده است. چاره‌ای جز سر به نیست کردن جسد امیرعلی نداشتیم. جسد را از داخل ماشین بیرون آوردم و با بنزین آن را آتش زدم. چشمم به جسد شعله ور که افتاد پشیمان شدم و خواستم آتش را خاموش کنم اما دیدم مردم جمع شده‌اند و ترسیدم که لو برویم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

بعداز رها کردن جسد و هنگامی که در آبادان بودیم و داشتیم به خانه برمی گشتیم خواهرم زنگ زد و گفت پلیس در رابطه با ناپدید شدن امیرعلی به ما شک کرده و خانه را بازرسی کرده است.

با این حساب چرا خودت را معرفی نکردی؟

با خودم گفتم صبر می‌کنم تا مرا دستگیر کنند. از مجازات می‌ترسیدم.

عذاب وجدان داشتی؟

یک لحظه هم آرام ندارم. نمی‌دانم آن لحظه چطور این تصمیم اشتباه را گرفتم.

برچسب ها: جسد کودک ، آتش زدن
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
طلای جهانی در مدار صعود مرگ تلخ کودک 12 ساله در سرعین با پاستیل / علت چه بود؟ نشانه‌های بیماری‌های انگلی در کودکان مهر و موم ملک مشاعی؛ راهکاری قانونی برای صیانت از حقوق مالکان و ورثه ۳۵ درصد نان یارانه ای را ۵ درصد از کارت‌های بانکی خریده اند نخستین بانک، ‏بانک شاهی ایران در میدان توپخانه(عکس) بحران زندگی در هوای سمی خوزستان/ مدارس تعطیل، بیمارستان‌ها شلوغ هشدار مشاور قالیباف: دشمن تصمیم به تهاجم دوباره گرفته است وقتی نظم اجتماعی در خاورمیانه فرو ریخت، گردهمایی آیینی جوامع باستانی را نجات داد(+عکس) جزئیات جدید از قتل مبینا زارع از زبان پدرش خواهش و تمنای قالیباف از نمایندگان: مزاحم وزرا و معاونین نشوید هتل بوتیک «ستاره بیابان»؛ آرمان‌شهری شبیه الماس در قلب بیابان تنگر (+تصاویر) آیا بعد از مسواک دهان را بشوییم؟ ؛ روش درست آب کشیدن دهان بعد از مسواک / اگر خمیر دندان روی دندان بماند چه می شود؟ قیمت جهانی نفت امروز 1404/8/20؛ برنت 63 دلار و 83 دلار شد قتل به‌خاطر سرقت آبگرمکن