۲۷ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۲۷۶۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۶ - ۰۸-۰۴-۱۴۰۴
کد ۱۰۷۲۷۶۰
انتشار: ۱۳:۳۶ - ۰۸-۰۴-۱۴۰۴

نسل زد و تهران؛ از کتاب تاریخ دبیرستان تا واقعیتی به نام "جنگ"

نسل زد و تهران؛ از کتاب تاریخ دبیرستان تا واقعیتی به نام
در دل این بحران، ما دوباره به شهرمان نگاه کردیم و فهمیدیم امنیت فقط سکوت نیست، بلکه جریان داشتن زندگی‌ست. فهمیدیم عشق به تهران فقط در تعریف زیبایی‌هایش نیست، در ماندن کنار زخم‌هایش است.

عصرایران؛ علی خیرآبادی - دوازده روزِ عجیب و فراموش‌نشدنی را پشت سر گذاشتیم؛ روزهایی که برای ما، نسل جوانی که به‌اصطلاح «نسل زد» خوانده می‌شویم، شبیه ورق خوردن ناگهانی یک فصل از تاریخ بود. تاریخی که همیشه فقط از زبان پدر و مادرها شنیده بودیم. واژه‌هایی مثل «موشک»، «جنگنده»، «جنگ» و ... تا دیروز برای ما چیزی بیشتر از روایت یا تیتر نبودند، اما حالا با تمام وزن و واقعیت‌شان وارد زندگی‌مان شدند.

 عجیب‌تر آنکه این اتفاق نه در کتاب تاریخ دبیرستان و دانشگاه و نه در فیلم بلکه در دلِ تهرانِ خودمان افتاد. تهرانی که با بوی نان تازه در صبح‌های شلوغش، با دود و ترافیک و زندگی جاری‌اش برایمان همیشه امن و دست‌نیافتنی بود. شهری که حالا خودش موضوع قصه شد؛ قصه‌ای از ایستادگی، همدلی، و بلوغ یک نسل. برای ما، تهران دیگر فقط شهری برای زندگی نیست، شهری‌ست که در آن معنای واژه‌ها عوض شد و ما معنای تازه‌ای از خودمان فهمیدیم.

انگار یادمان آمد چقدر تهران را دوست داریم در تمام 12 روز به این فکر می کردم کی اینروزها تمام می شود تا دوباره در خیابان ولیعصر قدم بزنیم و در گوشه از میدان انقلاب کتاب های کتابفروشی ها را نگاه کنیم.

در میانه‌ی آن دوازده روز، انگار چیزی در درونمان بیدار شد—یادمان آمد چقدر تهران را بی‌صدا دوست داریم.

در تمام روزهای درگیری، مدام با خودم فکر می‌کردم: کی تمام می‌شود؟ کی دوباره خیابان ولیعصر پر می‌شود از صدای قدم‌ها، از بوق ماشین‌ها، از همهمه‌ی عادی و آرام‌بخش زندگی؟

دلم برای آن لحظه‌هایی تنگ شده بود که بی‌دلیل جلوی ویترین کتاب‌فروشی‌های میدان انقلاب می‌ایستادم و با دقت جلد کتاب‌ها را نگاه می‌کردم، حتی اگر نمی‌خواستم چیزی بخرم.

تهران، با همه‌ی شلوغی‌ها، خستگی‌ها و تضادهایش، در این روزها برایمان عزیزتر از همیشه شد؛ چون فهمیدیم چقدر حضورش، همین‌طور که هست، برایمان دلگرم‌کننده است.

انگار همه‌مان بی‌قرار بودیم برای بازگشت آن شلوغی آشنا، برای دیدن دوباره‌ی زندگی در کوچه‌ها، در صداها، در آدم‌ها.

در دل این بحران، ما دوباره به شهرمان نگاه کردیم و فهمیدیم امنیت فقط سکوت نیست، بلکه جریان داشتن زندگی‌ست. فهمیدیم عشق به تهران فقط در تعریف زیبایی‌هایش نیست، در ماندن کنار زخم‌هایش است.

و مهم‌تر از همه، یاد گرفتیم که گاهی صدای شلوغیِ روزمره، همان موسیقی آرامش است.

تهران، با تمام آنچه از سر گذراند، نه تنها ایستاد، بلکه ما را هم ایستاده‌تر از قبل کرد. این فقط پایان دوازده روز نیست؛ آغاز دوباره‌ی دلبستگی‌ست

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
«رضاخان» در حال بازدید از «دژ برازجان بوشهر»؛ دهه ۱۳۱۰(عکس) چرا بعضی استرس‌ها شما را جوان‌تر می‌کنند؟ راز پدیدهٔ هورمسیس در بدن انسان قدرت تفنگ الکترومغناطیسی ژاپن شگفتی‌ساز شد/ یکه‌تازی سامورایی، عقب‌نشینی آمریکا(+عکس)   مترجمی که سلیقه را در ترجمۀ قرآن دخالت داد/ هم اشتباه فاحش "هواپیما" هم ابتکار درخشان "الرحمن" مردم آمریکا مذهبی هستند؟(+عکس) موج تازه حملات هوایی و زمینی رژیم اسرائیل به غزه/دهها فلسطینی زخمی شدند وزیر کشور: مردم باید احساس کنند رأی‌شان در زندگی جاری‌شان مؤثر است سی‌ان‌ان: ترامپ هنوز برای حمله زمینی به ونزوئلا تصمیمی نگرفته است وزیر امنیت داخلی اسرائیل خواستار بازداشت محمود عباس شد خفاش شب چه اشتباهی کرد که باعث دستگیریش در سال ۱۳۷۶ شد؟ تاریخ‌سازی روضه المنصوری؛ اولین زن اماراتی که یک مسابقه بین‌المللی فوتبال مردان را سوت زد نماینده مجلس: تورم واقعی امروز ۸۰ تا ۹۰ درصد است پرواز در آب با سامیار؛ مردی که در غربت برای تمرین کردن، کار می کرد! استعفای رئیس آژانس مدیریت بحران دولت ترامپ ماشاریپوف: قبل کاتانتس از ایران می‌ترسیدیم؛ رییس‌جمهور ازبکستان برایم بهترین دکتر دنیا را آورد