اعترافات لاکپشت ایرانی

برچسب جستجو
هیچ‌وقت حسابِ خوبی‌های‌تان را نگه ندارید؛ سنجابی بازیگوش باشید که هر کجا می‌رسد یک بذرِ خوبی می کارد و در عینِ هوشمندی، دنیا را با فراموش‌کاری‌اش جای سبزتر و زیباتری می‌کند.
کد خبر: ۱۱۱۱۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۷

به عنوان یک شیمیست فکر کردم آیا پشت تولید این شوینده‌های رقیقِ کم‌کف در کانادا حقیقتی پنهان است؟ اصلا چرا اینجا شرکت‌ها برای تولید مایع‌های غلیظ و باصرفه با هم رقابت نمی‌کنند؟ چرا ده‌ها برند مختلف شوینده وجود ندارد؟ یعنی راه و رسم سود و تولید را بلد نیستند؟ 
کد خبر: ۱۱۰۹۶۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۱

هیچ بلاگری به شما نمی‌گوید برای اجاره یک آپارتمان یک خوابه در تورنتو باید ساعتی ۴۴ دلار دستمزد بگیرید، درحالی‌که درآمد کار جنرال_ اگر پیدا کنید_ فقط ساعتی ۱۷ دلار است. یا در سبد هیچ مهاجری، پیاز و کاهو و انگور و پرتقال و گوجه نمی‌بینید. چون یک دانه پرتقال حدود ۲ دلار است و نیم کیلو انگور ۷ دلار! و چهار دانه گوجه ۶ _۸ دلار!
کد خبر: ۱۱۰۷۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۵

یک نفر به زن پیشنهاد کمک داد. اما زن با قاطعیت رد کرد و گفت "خودم می‌توانم" ! این جمله‌اش را دوست داشتم. اینکه با وجود اضافه ‌وزن، بیماری یا سالمندی هنوز می‌توانند از خانه بیرون بیایند، می‌توانند کار پیدا کنند، خرید کنند و کارهای شخصی‌شان را انجام بدهند یعنی اینکه از زندگی حذف نشده‌اند. 
کد خبر: ۱۱۰۶۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۱

چرا یک زن باید با حجمی از اضطراب برای زیبا و جوان ماندن زندگی کند؟ چرا نتواند به‌راحتی پیر شود؟ و اصلاً چرا پیر شدن در جامعه‌ ما مترادف با نازیبایی تعریف شده است؟ آیا این نفی زندگی و بی‌ارزش کردن تجربیاتش نیست؟
کد خبر: ۱۱۰۴۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۷

بانوی مسنی که موهایش را پفکی درست کرده می‌گوید "می‌بینی؟ ما را هر جا بکارند سبز می‌شویم، ما دانه‌های شگفت‌انگیزی هستیم. فقط یک زمین خوب لازم داشتیم." بعد می‌پرسد، یک بلیط کنسرت علیرضا قربانی اضافه دارم. می‌خواهی؟!
کد خبر: ۱۱۰۲۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۰

بعد فکر می‌کنم زندگی پس از مرگ، لابد چیزی است شبیه مهاجرت. هر آنچه اندوخته‌ای، داشته‌ای، بوده‌ای و حتی آرزو کرده‌ای را باید رها کنی؛ تهی از خویش، در جهان جدید، همه را از اول بسازی... اگر عمرت قد بدهد!
کد خبر: ۱۱۰۲۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۱۹

آخرین اخبار
پربازدید ها